نیاز

ما نیاز داریم که دوست بداریم حتی اگر دوستمان نداشته باشند. نیاز مبرم یک دختربچه به عشق ورزیدن به یک عروسک -که لزوما قرار نیست عروسی کوچک باشد و محدودیتی برای جنسیتش وجود ندارد-نیازی یک طرفه است، عشقی یک طرف است و زندگی را شیرین می کند و البته که میدانیم این زندگی هم یک تعرفه ی یک طرفه است. آدم ها عروسک نیستند، آن ها به تعریف من حیوان هایی متمدنند پس واژه ی 'بی تمدن' واژه ای -بس- ناگوار است چرا که انسانیت را به چالش میکشد. حیوان بودن برای حیوان ها ناسزا به حساب نمی آید و آنچه نا خوشایند است حیوان دانستن انسان هاست.

یکی از مشکل های بزرگ جهان کوچک ما این است که کسی که دردی را تجربه نکرده برای آن درمان توصیه می کند. حالا پزشک ها گله نکنند که این حرف عملا عملی نیست منظور خان برداشتی دیگر است و اگر به روانشناسان بر نمیخورد به بعد روانی قضیه فکر می کند. بگذارید بیش از این موضوع را شفاف نکنم، اگر همه چیز را بگویم که من هم به نوعی مریض همین مرض هستم. اگر به بهانه ی همین تداخل اتفاقی متن با صنف پزشکان به آن ها ناسزا نمی گویم و مثلا آن ها را دسته ی دیگری از قاتلان قانونی معرفی نمیکنم که می توانند در روز روشن کیارستمی را از پای در آورند از ادب و اخلاق گرایی حقیر نیست. بنده معتقدم اعتقاد داشتن یه یک سری عقیده ها میتواند عقده گشا باشد! مثلا من معتقدم وقتی نفوذ مولکولی و حرکت توده میتوانند خلاف جهت هم باشند پس میشود این مفهوم را گسترش داد. مثلا اگر در یک مفهوم در یک رودخانه دو ماهی خلاف جهت به تصویر در آمده اند بیشک یکی خلاف جهت آب شنا میکند.

چرند می گویم؟! نه؟! من نه علیٍ اکبرٍ دًه خدایم!

.جبان خان.

حقیقت چیزی آن میانه هاست چیزی بین خش خش!

-خاخام-

Dyavoli

مرداد، آدمی که انسان نبود

نیازی نیست حتما چشم باز کنی تا بفهمی امروز قرار است روز مزخرفی باشد.

No matter how hard you try

No matter how beautiful you smile

دیر تر از همیشه بلند می شوی میدانی آن طرف، پشت پرده ی چشمانت هیچ چیز خوبی منتظر تو نیست. ایده ی خوبی بود اگر کابوس ها اینطرف را تسخیر نکرده بودند.

همه ی اجسام، لختی را پذیرفته اند. سیب و آدم هردو با حرکت شتابدار به زمین خوردند و نیوتون آنقدر احمق نبود که برای شک کردن به جاذبه نیاز به سیب داشته باشد. احمق آدم بود که فریب هوای خویش را خورد.درخت ممنوع را باید قطع کرد، این نشانه ی انسانیت است.

برای سیر کردن چشمانت باید نقاش باشم باید نقش ها را روی کاغذی سفید و بی انتها بازی کنم، بیهوده است. من کارگر دانم، کاش کار گردان بودم و برای سیر کردن چشمانت دیگران را به بازی میگرفتم! جذاب نیست؟! چشم هایی که تا این سقف گرانبها باشند را باید کور کرد، پیش از آنکه سرانجاممان مانند 'کوری' شود.

روی خوش زندگی

بچه که بودم فکر میکردم زندگی روی قشنگ هم داره. بچه بودم و نفهمیدم دوران زشت بچگی قشنگ ترین روی زندگیه. بچه های پاک روح های لطیفی که روز به روز بیشتر در کثافت فرو میریم. یه روز بزرگترین غم دنیا نگاه تحقیرآمیز آدماست و یه روز...

بزرگ که میشی دردای قبلیت فراموش نمیشه، اما انقدر دردات زیاد و بزرگ میشه که دیگه قبلیا به چشم نمیان.

ناگزیر به گریز

از آسمان گریزی نیست و زمین را گراز ها احاطه کرده اند. گوشت گراز حرام نیست؟! حلال است اگر تنها راه زنده ماندن باشد. هیچ قانونی مطلق نیست. در هر قانونی گریزگاه وجود دارد تنها کافیست گریزپا باشی. نای گریزم نیست، پای گریزم هست. می خواهم ولی نمی توانم رفت. شاید می شود ولی نخواهم رفت. ایستاده ام. اینجا جاییست برای ایستادن. برای تکیه کردن به یک جفت پای مصنوع که خود خالق آن هایم. پاهایم را زده اند ولی هنوز روی پاهای خویش ایستاده ام. زمین جای قشنگی نیست برای یک زندانی هرچقدر هم که سلول بزرگ باشد.نمیدانم می فهمی یا نه ولی، نمی دانم می فهمی یا نه! ((... بد که شوی خوبت نمی کنند،کنارت می گذارند.)) من آموخته ام که انسان ها را نباید سنجید چون همه مردود می شوند.و وقتی امتحان تو همه را مردود می کند صلاحیت خودت هم زیر سوال می رود. دیگر امتحان نگیر ولی هرگز زیر برگه ی قبولی هیچ انسانی را امضا نکن. احتمالا آن خاکی که انسان را از آن ساخته اند با کود حیوانی غنی شده بوده است چون منطقی تر است که ریشه ی ما گُه باشد و نه گِل.(( گُه از زمین و زمان جوشد یارا)) و ((تو بی قرار یاری و ز یار هم فراری)) ولی هرگز مدارا نکن که: ((این گونه شیوه های مدارا گایید خار ما را)).

تنها جبان خان موجود در جهان

بی قانون!؟ + لطفا شایان قصه ی ما را نبخشید!

-به جز روزنامه ی وزین شریعتمداری! کلا یه روزنامه ی به درد بخوره دیگه داشتیم که اونم توی قیف کردن!

-از وقتی به رامبد گیر دادم که از جام جم پول گرفته از هر نهادی آدم دعوت میکنه میگه به مولا از اینا پول نگرفتیما! یا به قول خودش: ریالی دریافت نکرده!

شما همون پرونده ی جام جم را رو کن اگه مردی! راستی گفتم مرد! من نامردم اگه این هشتگ جدیدت ( #لبخند بساز ) منکراتی نشه!

- آقا من از ملت-همیشه در صحنه- شریف و جوگیر ایران یک خواهش دارم:

لطفا شایان قصه ی مارا نبخشید!

و اگر می بخشید از دیگران نخواهید که ببخشند با این ژست ها کسی به عنوان یک بخشنده و خیرخواه بهتون نگاه نمیکنه. فرض کنید تمام سرمایه ای که برای خریدن جهیزیه ی دخترتون کنار گذاشتید  توسط شایان قصتون دزدیده شده و بی آبرو و سر افکنده شدید یا پول رهن خونتون که از صاحب خونه ی قبل گرفتید و باید به صاحب خونه ی بعد بدید یا پولی که با هزار زحمت برای خرج بیمارستان عزیزتون تهیه کردید، آیا در این صورت شما هیچوقت شایان قصه را می بخشیدید؟ حتی اگر شما هم ببخشید، من به عنوان یک انسان و یک هم میهن که تلاش دارم درد شما را درد خود بدانم نخواهم بخشید. 

بله جای استعداد ها در زندان نیست ولی کسی به من بگوید جای مجرم و دزد کجاست؟

پسپشم!: فرضیات بالا تنها برای تفهیم یک مفهوم ذکر شده و الزامی بر وجود تمثیل حقیقی برایشان نیست. تلاش خان بر این بوده که دید گسترده تری به خوانندگان ببخشد.

جیم خان کاف

لا اله الا لا لا لا

حیف ک اینجا حق کپی رایت نداریم وگرنه از شاهین شکایت میکردم ک چرا بدون اجازه ی من از تیکه کلامم استفاده کرده!

حروم حلال هم حالیش نمیشه که فتوا بدیم حرامش کنیم!

جناب خان که اسممو دزدید کاری نکردم دیگه این که فقط یه اصطلاح ناقابله!

حاج منصور ۲

_ گویا بانو ریحانا در کودکی دوستداشته پورن استار بشه بعد حقشو خوردن رفته خواننده شده و در موزیک ویدیوهای آلبوم آخرش داره این بی عدالتیه اجتماعیو فریاد میزنه! اصلا الکسیس و جانی خز شد الان دوره ی دریک و ریحاناست!

 ما خواهان آزادی های غیر یواشکی بانو کیتی پری هستیم! احتمالا اسم کیتی پری رو چندباره دیگه هم در متن های من دیدید در اهمیت ایشان همینقدر بگم که من صرفا به دلیل حمایت بانو از هیلاری کلینتون قراره به هیلاری رای بدم!

_یه سری آدم هستن که خان بهشون میگه گدایان وید ویدی! اینا از طرفی تا استخوان نسخن و از طرف دیگر تا مغز استخوان گدا! میخوان رول بپیچن دو ساعت سر این بحث میکنن که پیپر کجاست و دست کیه و کی بود کی بود من نبودم بعد که بیخیال پیپر میشن میگن پس سیگار خالی کنیم اون یکی میگه من سیگارم یونانیه حیفه اون یکی هم که نمیخواد ضرر کنه میگه حالا که سیگارت انقدر خوبه بده بکشیم ببینیم چطوره! اینجور بحث ها همیشه سر فندک و سایر موارد هم میشه و من که نه فندک دارم نه سیگار و نه پیپر به این فکر میکنم که چطور یه نفر میتونه همیشه پز بده در حالی که نود درصد اوقات دنگشو به بهانه ی همراه نداشتن پول نقد نمیده- کارت های بانکی اگه نبود اینا قطعا ورشکست میشدن!- از این بدتر اینه که پاکت سیگارش تو جیبشه و از سیگار بقیه میکشه! به قول استاد مدیری ( این گونه جانوران) معمولا داخل جیبشون محموله دارند ولی گذاشتند برای بعد از اینکه مال بقیه رو بلعیدند! البته یه وقتایی هم هست که دیگران یا مالشونو نمیکنن توی دهن اینا یا مال ندارن اینه که دروغ های خالصانه ی دوران دبستان شروع میشه: وای اینو کی گذاشت تو جیب من؟! خدایا شکرت این معجزست و ...

_ جا داره از آقای جوادی آملی تشکر کنیم نه به خاطر آملی بودنش بلکه به خاطر حلال و اسلامی کردن واژه ی دیوث! امیدوارم بقیه ی واژه ها هم به ترتیب آزادبشن تا راحت بتونیم حرفمونو بزنیم! اصلا تصمیم دارم واژگانمو واسش بفرستم تا همه رو متبرک کنه فقط امیدوارم تا اونموقع مکّارم الاخلاق جواد و آمل و همه رو باهم حرام نکرده باشه!
- و کماکان میزان پشم ملت است! البته اونموقع ها میگفتیم کشک!

حاج منصور

- دیروز روز آزادی مطبوعات بود و ما با افتخار از بین صدوهشتاد تا کشور صدوشصتو اندی ام شدیم! و این نشان میده که اونایی که میگن اینجا مطبوعات آزاد نیست و ما محدود ترین کشور دنیا هستیم یا ایرانی های مقیم آمریکای جهانخور! هستند و منظورشون از 'اینجا' ، 'اونجاست'! یا اینکه از دشمن خط میگیرن چون بالاخره ده بیستا کشور بدتر از ما هست که دارند در رفاه و آسایش زندگی میکنند!

از نظر دولت اما اون مطبوعاتی که ممنوع شدند اصلا مطبوع نیستند و نامطبوعند و اصلا چون بو میدهند مردم فهمیم (و همیشه در صحنه!) خودشون از آن ها دور می شوند.

البته قبلا اینطوری بود و ما از اونا دور میشدیم بعد دیدیم زندگی شهری بیش از این به ما اجازه نمیده دور بشیم دیگه داریم میرسیم به زبونم لال آن تالیا! خلاصه اینکه همه ی این نامطبوعات رو دورهم جمع کردیم درم روشون بستیم تا همونجا تا قیام قیامت هرچقدر دلشون میخواد بو تولید کنند!

- این شورای نگهبان جوری گیرداده به این مینو که انگار طرف فیلمش در اومده! البته منابع بنده ی حقیر بر این باورند که مشکل بچه ها بیشتر با اسم و فامیل ایشونه چون مینو هم شیرینه هم خوردنی! اصلا چه معنی میده در مملکت اسلامی زن خوردنی باشه؟! و این ایراد بر پدر و مادر ایشان وارده! از اون بدتر فامیلشه که مشخصا نماد کفر بر خداوندگار میباشد و باید در اسرع وقت به مخلوقی تغییر یابد که اینجا ایراد به کل خاندانشون وارده! اما در خصوص شخص خودش، فقط همینکه باید به رای ملت احترام گذاشت و میزان رای ملت است!

- من هرچقدر تحقیق کردم نتونستم زمانی (از بابت صراحت لهجه پوزش نمی طلبم!) تخمی تر از این برای نمایشگاه کتاب پیدا کنم. یعنی واقعا دست همه ی دست عن در کاران درد نکنه که درست زمانی که همه ی محصلین درگیر درس و مشق و امتحانات هستند رو انتخاب کردند بعد به همینایی که مشغولن بن خرید کتاب میدن! و از این بن ها شدیدا استقبال میشه! بعد داخل بازار سیاه این بن ها به فروش میرسه! بعد هربار تدابیر امنیتی رو شدیدتر و مراحل خرید رو پیچیده تر میکنند! و بعد هم همه انگشت به دهانند که چرا فروش ذرت مکزیکی بیشتر از کل کتاب های مثلا نشر چشمه است!البته قطعا دلیلش تهاجم فرهنگی و غربزدگی نیست وگرنه من خودم طرفدار سس فرانسوی میشدم!

بخورید و بیاشامید ولی کتاب هم بخوانید! - خان

برنامه های سفارشی!

همین فردا پسفردا هم گندش در میاد که روزنامه ی جام جم چقدر به خندوانه پول داده تا واسش برنامه ی سفارشی درست کنن. شانس بیاریم چند وقت دیگه واسه ی پول سالن رو تبدیل به تالار عروسی نکنن!

البته پول که چیز بدی نیست شما هم میتونید به حساب من پول بریزید تا من شمارو 'مدح بکنم' حالا اگه از این عبارت دو کلمه ای کلمه ی اول هم حذف شد فکر نکنم به جایی بر بخوره!

خان همیشه در صحنه پس از مشت کوبیدن در دهان استکبار جهانی(آمریکای غاصب و بروبچه ها)!